کشور مالزی از اوایل دهه 70 برای به کارگیری حداکثری قابلیت های فن
آوری اطلاعات در تمام زمینه ها به ویژه در حیطه آموزش و پرورش که شامل
مدارس هوشمند نیز می شد برنامه ریزی کرد و هدفش حرکت به سوی اقتصاد دانش
محور و رشد فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در صنعت و ایجاد زمینه های
اشتغال در آی سی تی بود، به طور کلی هدف از طرح مدارس هوشمند تبدیل کلاس
های معمولی به کلاس های الکترونیکی بود که در آن معلم به جای انتقال دانش
و اطلاعات سعی در توسعه قدرت قضاوت دانش آموزان در انتخاب اطلاعات از
منابع مختلف و فراهم سازی زمینه یادگیری مادام العمر در دانش آموزان و
شهروندان مالزی داشت. در مدارس هوشمند مالزی مواد یاددهی - یادگیری
الکترونیکی انفرادی شده و قابلیت های چند رسانه ای بودن در درس های مختلف
ریاضی، علوم و... از ضروریات یک مدرسه الکترونیکی (هوشمند) است که در
بهترین حالت معلم و دانش آموز در مدرسه با مشارکت یکدیگر با استفاده از
برخی از نرم افزارها و با کمک هماهنگ ساز ICT در مدرسه اقدام به طراحی و
تولید مواد یاددهی و یادگیری می کنند و یا این که این مواد و رسانه ها
توسط واحدهای تجاری طراحی و تولید شده و در اختیار مدرسه قرار می گیرد.
عنصر دوم زیرساخت تکنولوژیکی است که جزو ابتدایی ترین شرایط لازم برای
مدارس هوشمند است. زیرساخت های تکنولوژیکی در درجه اول کامپیوتر و لپ تاب
و کامپیوترهای جیبی است. در این جا توجه به زیرساخت های تکنولوژیکی گزارش
شده توسط مرکز آمار ملی آموزش آمریکا درخور توجه است: به گزارش این مرکز
در سال 2005 معادل 94 درصد از مدارس در کلاس های درس، کارگاه، کتابخانه
و... به کامپیوتر و اینترنت به صورت همزمان دسترسی داشته اند. در صورتی که
این میزان در سال 1994 معادل سه درصد بوده است. نکته قابل توجه دیگر در
مورد زیرساخت های تکنولوژیکی نسبت کامپیوتر به دانش آموز است. نسبت
کامپیوتر به دانش آموز در سال 1998 معادل 12 به یک بوده، به این معنا که
هر 12 دانش آموز در مدرسه یک کامپیوتر متصل به اینترنت داشته اند. حال آن
که در سال 2005 این نسبت به 8/3 دانش آموز به یک کامپیوتر رسیده است. یعنی
حدودا چهار دانش آموز در مدارس عمومی (نه غیرانتفاعی) یک کامپیوتر متصل به
اینترنت داشته اند. قطعا از نظر زیرساخت فیزیکی مدارس محدود به
کامپیوترهای شخصی (PC) نبوده است. بنابراین گزارش مدارس گویای این واقعیت
بوده که 19 درصد از مدارس عمومی آمریکا امکان استفاده از کامپیوترهای جیبی
و با حجم کم را برای معلمان و دانش آموزان خود فراهم کرده بودند که این
نسبت در سال 2002 معادل 10 درصد بوده و در سال 2005 به 19 درصد رسیده است.
حتی از نظر زیرساخت سخت افزاری 10 درصد از مدارس آمریکا کامپیوتر لپ تاب
به دانش آموزان خود از یک روز تا یک سال تحصیلی امانت می دادند. از نظر
شبکه و پهنای باند شبکه مدارس در سال 2005 معادل 97 درصد از مدارس آمریکا
به اینترنت با پهنای باند وسیع دسترسی داشته اند در صورتی که این رقم در
سال 2000 معادل 80 درصد بوده است.
وضعیت میانگین کامپیوترها در کشور هنگ کنگ نیز در طرح ارزشیابی از
پروژه IT در مدارس تاییدکننده افزایش حجم زیرساخت ها بوده است. به گونه ای
که در سال 2003 میانگین کامپیوترها در هر مدرسه ابتدایی _8/89 و در مدارس
متوسطه 237 و در مدارس استثنایی 71 بوده است که این آمار و ارقام با وضعیت
موجود و قابل مشاهده در ایران قابل مقایسه نیست
نظرات شما عزیزان: